بزرگترین و کوچکترین ماهیچههای بدن کدامند؟
تاریخ انتشار: ۱۷ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۵۱۸۰۰
بسیاری از ماهیچهها را میتوان بزرگترین ماهیچههای بدن نامید. بزرگی و کوچکی ماهیچهها بستگی به حجم توده یا مساحت اشغال شده توسط این ماهیچهها دارد.
ماهیچههای اسکلتی به کمک تاندونها به استخوانهای بدن وصل اند و حرکت به اطراف را ممکن میکنند و بدن را راست نگه میدارند. برخی ماهیچه ها، مانند آنهایی که به لبخند زدن یا انعطاف انگشتها کمک میکنند، فقط چند سانتی متر دارازا دارند، درحالیکه سایر ماهیچه ها، مثل ماهیچههای ران، بزرگ و حجیم اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پاسخ به این پرسش بستگی به این دارد که ماهیچهها را بر اساس توده یا بر اساس مساحت اندازه گیری کنیم.
دکتر سری دیویس، رئیس سابق انجمن آناتومی انگلستان میگوید:
بزرگترین ماهیچه بدن بر اساس حجم توده سرینی بزرگ است. این ماهیچه به صورت مورب از مرکز لگن تا استخوان ران امتداد یافته است. این ماهیچه در حدود ۱۲ تا ۱۳ درصد از وزن کل ماهیچه ران را تشکیل میدهد.
دیویس میگوید: از ماهیچه سرینی برای برخاستن از روی صندلی و بالا رفتن از پله یا تپه استفاده میکنیم. این ماهیچه باید قوی باشد تا وزن کل بالاتنه را تحمل کند.
تمرینهای ورزشی مانند دو که نیاز به قدرت زیاد ماهیچه سرینی دارند، باعث افزایش سایز این ماهیچه میشوند. نتایج یک مطالعه نشان میدهد که حجم ماهیچه سرینی ورزشکاران دو که این ورزش را در حد حرفهای دنبال میکنند در حدود ۴۵ درصد از حجم ماهیچه سرینی کسانی که این ورزش را نیمه حرفهای دنبال میکنند بیشتر است.
جالبتر آنکه حجم ماهیچه سرینی در انسان ها، حداقل به نسبت حجم کل بدن شان، بزرگتر از حجم ماهیچه سرینی در میمونها و بوزینه هاست. برخی دانشمندان پیشنهاد میدهند که حجم بزرگ ماهیچه سرینی در انسان یک سازگاری تکاملی است که لازمه راه رفتن انسانها روی دو پا بوده است. درواقع انسانها برای آنکه بتوانند راست بایستند به ماهیچه قوی سرینی نیاز داشتند.
ماهیچه لاتیسموس پشتی یا ماهیچه پهن پشتی، که به نام لاتس، هم شناخته میشود، به لحاظ مساحتی که اشغال کرده اند، بزرگترین ماهیچههای بدن هستند.
دو نوع ماهیچه مثلثی- شکل لاتیسموس پشتی وجود دارد که در دو طرف ستون فقرات قرار گرفته اند. این ماهیچههای مسطح روی سایر ماهیچههای میانی و پایینی کمر قرار گرفته اند. بر طبق مطالعهای که در سال ۲۰۲۲ انجام شد، میانگین اندازه ماهیچه لاتیسموس پشتی یک بزرگسال ۱۸ سانتی متر عرض و ۳۶ سانتی متر طول دارد. ضخامت این ماهیچه فقط ۱.۳ سانتی متر است.
در نقطه مقابل ماهیچه رکابی قرار دارد که ماهیچه کوچک در داخل گوش است. این ماهیچه فقط ۵ میلی متر طول دارد. این ماهیچه، کوچکترین ماهیچه در بدن انسان است؛ و این ماهیچه به یکی از کوچکترین استخوانهای بدن که در داخل گوش میانی قرار دارد وصل است. این استخوان به نام استیپس لرزش صدا را از پرده گوش به عصب شنوایی حمل میکند.
انقباض ماهیچه رکابی حرکت استخوان استیپس را تسهیل میکند و از آسیب رسیدن به اعصاب به دلیل صدای بلند پیشگیری میکند. به عبارت دیگر، این ماهیچه استخوان استیپس را ثابت نگه میدارد تا به شدت نلرزد.
این ماهیچه غیرارادی و در پاسخ به حدی از بلندی صدا منقبض میشود. اما اگر فقط به صدای خیلی بلند واکنش نشان دهد یا اصلا واکنش نشان ندهد، نشانهای از از دست دادن شنوایی است؛ بنابراین با اینکه این ماهیچه کوچکترین ماهیچه بدن است، اما نقش بسیار مهمی دارد.
منبع: راهنماتو
منبع: فرارو
کلیدواژه: ماهیچه بزرگترین کوچکترین قیمت طلا و ارز قیمت موبایل ماهیچه های بدن سانتی متر ماهیچه ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۵۱۸۰۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دانشمندان چهره یک نئاندرتال ۷۵ هزار ساله را بازسازی کردند
یک زن ۴۰ ساله ۷۵ هزار سال قبل در غاری دفن شده بود. دست چپش زیر سرش حلقه شده و سنگی زیر سرش گذاشته شده بود که احتمالا به عنوان بالشتک در آن جا قرار داشته است. دانشمندانی که بقایای او را مطالعه میکردند با قرار دادن استخوانهای جمجمه موفق به بازسازی چهره این زن شدند.
به گزارش ایسنا، این زن که به نام شانیدر زی(Shanidar Z) معروف است، در غاری در کردستان عراق در سال ۲۰۱۸ پیدا شد. این زن یک نئاندرتال یا نوعی انسان باستانی است، حدود ۴۰ هزار سال پیش ناپدید شدند.
به نقل از سیانان، دانشمندانی که بقایای او را مطالعه میکنند، با زحمت ۲۰۰ قطعه استخوان جمجه او را طی ۹ کنار هم قرار دادند. آنها از خطوط صورت و جمجمه این زن برای بازسازی استفاده کردند تا بفهمند او چه شکلی بوده است.
دکتر اما پومروی(Emma Pomeroy)، دیرین انسانشناس و دانشیار دپارتمان باستان شناسی دانشگاه کمبریج که اسکلت را از زیر خاک بیرون آورد میگوید: جمجمههای نئاندرتالها با برجستگیهای قابل توجه و بدون چانه متفاوت از جمجمههای گونه خودمان به نظر میرسند. بازسازی صورت شانیدر زی نشان میدهد که این تفاوتها ممکن است در زندگی واقعی آنها آنقدر فاحش نبوده باشد.
پومروی اضافه کرد: او در واقع نسبت به اندازهاش چهره بزرگی دارد. او برآمدگیهای ابروی بزرگی دارد که معمولا ما آنها را نمیبینیم.
نئاندرتالها حدود ۳۰۰ هزار سال در سراسر اروپا، خاورمیانه و کوههای آسیای مرکزی زندگی کردند و حدود ۳۰ هزار سال با انسانهای امروزی همپوشانی داشتند. تجزیه و تحلیل دیانای انسانهای امروزی نشان داده است که در این زمان، نئاندرتالها و هومو ساپینسها گهگاه با یکدیگر برخورد میکردند.
تحلیل جدید
هنگامی که پومرو برای اولین بار این اسکلت را با حفاری خارج کرد، جنسیت آن بلافاصله مشخص نشد زیرا فقط نیمه بالایی بدن حفظ شده بود و فاقد استخوانهای لگنی بود. گروهی که در ابتدا بقایای آنها را مورد مطالعه قرار دادند، بر روی یک روش نسبتا جدید تکیه کردند که شامل تعیین توالی پروتئینها در داخل مینای دندان برای تعیین جنسیت شانیدر زی بود.
این محققان از دانشگاههای کمبریج و لیورپول با مقایسه طول و قطر استخوانهای بازوی او با دادههای مربوط به انسانهای امروزی، قد این نمونه را حدود ۵ فوت(۱.۵ متر) تخمین زدند. تجزیه و تحلیل ساییدگی دندانها و استخوانها نشان داد که او در زمان مرگ در اواسط دهه ۴۰ زندگی خود بوده است.
پومروی میگوید: این یک تخمین معقول است، اما ما نمیتوانیم ۱۰۰ درصد مطمئن باشیم، که آنها مسنتر نبودهاند. آنچه میتوانیم بگوییم این است که این کسی است که عمر نسبتاً طولانی داشته است. برای آن جامعه، آنها احتمالا از نظر دانش و تجربه زندگی بسیار مهم بودند.
غاری که شانیدر زی در آن دفن شده بود در میان باستان شناسان مشهور است زیرا یک گور نئاندرتال که در سال ۱۹۶۰ در آنجا کشف شد، محققان را به این باور رساند که ممکن است نئاندرتالها مردگان خود را با گُل دفن کرده باشند و این اولین چالش در برابر دیدگاه رایجی بود که انسانهای باستانی را نادان و بیرحم میدانست. با این حال، تحقیقات بعدی توسط گروه پومرو، نظریه تدفین با گُل را مورد تردید قرار داده است.
در عوض، آنها گمان میکنند که گرده کشف شده در میان گورها ممکن است از طریق زنبورهای گرده افشان وارد گور شده باشد. با این حال، در طول سالها دانشمندان شواهد فزایندهای از هوش و پیچیدگی نئاندرتالها، از جمله هنر و ابزار پیدا کردهاند.
نئاندرتالها بارها به غار شانیدر بازگشتند تا مردگان خود را دفن کنند. تحقیقات نشان داده است که بقایای ۱۰ نئاندرتال در این مکان کشف شده که به نظر میرسد نیمی از آنها عمدا پشت سر هم دفن شدهاند.
شاید نئاندرتالها مردگان خود را با دستههای گل تجلیل نمیکردند، اما تحقیقات نشان میدهد که ساکنان غار شانیدر احتمالا گونهای همدل بودند. به عنوان مثال، یک نئاندرتال مرد که در آنجا دفن شده بود، ناشنوا بود و با ضربهای به بازو و سرش فلج شده بود که احتمالاً او را تا حدی نابینا میکرد، اما او مدت زیادی زنده بود، بنابراین طبق تحقیقات باید از او مراقبت میشد.
پومروی میگوید که شانیدر زی اولین نئاندرتالی است که در بیش از ۵۰ سال گذشته در این غار پیدا شده است، اما این مکان هنوز هم میتواند بستری برای اکتشافات بیشتر باشد.
بازسازی جمجمه
پومروی بازسازی جمجمه شانیدر زی را که نسبتا بلافاصله پس از مرگ له شده بود، به عنوان یک «پازل سه بعدی با حساسیت بالا» توصیف کرد.
استخوانهای فسیل شده در بلوکهای کوچکی از رسوبات غار برداشته شده و در فویل پیچیده شدند و محققان آنها را برای تجزیه و تحلیل به دانشگاه کمبریج فرستادند.
در آزمایشگاه کمبریج، محققان از هر بلوک میکرو سیتی اسکن گرفتند و از اسکنها برای هدایت استخراج قطعات استخوانی استفاده کردند. دکتر لوسیا لوپز پولین(Lucía López-Polín)، همکار پومروی، محافظ باستان شناسی از موسسه کاتالان برای دیرینه اکولوژی انسانی و تکامل اجتماعی در اسپانیا، بیش از ۲۰۰ تکه جمجمه را با چشم کنار هم قرار داد تا آن را به شکل اولیه خود بازگرداند.
این گروه جمجمه بازسازی شده را اسکن و پرینت سه بعدی کردند، که پایه و اساس سر بازسازی شدهای را شکل داد که توسط دیرینه هنرمندان دوقلوی دانمارکی، آدری و آلفونس کنیس(Adrie and Alfons Kennis)، لایههایی از ماهیچه و پوست روی آن قرار بگیرد.
انتهای پیام